سلام



لطفا فقط افراد با شعور وارد شوند !








۱۳۸۹ مهر ۱۸, یکشنبه

داونلود فیلم کارلوس بخش اول Carlos

      

                                    

                                                 به مناسبت ترجمه فیلم کارلوس
در ادامه ساخت فیلمهای ضد کمونیستی و با اندکی تأخیر بعد از آلمان و ایتالیا ، این بار کهنه استعمارگر اتحادیه اروپا ، فرانسه مهد حقوق بشر ! با کارگردان باوجدانش "اولیویه آسایاس" سراغ یکی دیگر از شخصیتهای انقلابی دوران معاصر ( ایلیچ رامیرز سانچز معروف به کارلوس ) رفته تا علاوه بر تخریب بیشتر آرمانهای عدالت گرایانه از راه ترور شخصیت وی ، مرهمی ناچیز بر افکار کینه توزانه و انتقام جویانه اربابان سرمایه بگذارند .
این فیلم هم طبق معمول فیلمهای ضد کمونیستی با موضوع رختخواب و سکس شروع شده و کارگردان مزدور بدون توجه به کارتلهای وسیع پرنو که دست ساخت سیستم سرمایه بوده و تا حالا دهها میلیون انسان بخصوص زنان را قربانی این صنعت ضد اخلاق و ارزش نموده اند ، برای بیننده در مقام معلم اخلاق بر آمده و سعی میکند تا انقلابیون را انسانهای هوسران و بی تعهد معرفی کند که سکس آزاد ، به یک بخش لاینفک از زندگیشان تبدیل شده است ، ادامه فیلم مربوط به ترور محمد بودیه از مبارزین جنبش فلسطین میباشد که بنابر روایاتی رهبر گروه انقلابی موسوم به سپتامبر سیاه بوده و توسط آدمکشهای موساد ترور میگردد ، ترورهایی که تا کنون ادامه داشته و کشتن عماد مغنیه در سوریه و محمود المبحوح در دوبی و بنا بر روایاتی ندا آقا سلطان در ایران نشانگر ادامه این روند و سکوت کامل دمکراسی و آنتی تروریسم غربی ! در برابر اینگونه جنایات میباشند .
سناریوی اصلی فیلم ضمن دیدار کارلوس با ودیع الحداد ( رهبر جبهه آزادیبخش خلق فلسطین ) در بیروت استارت خورده و در جریان صحبتهای بین آنها ، کاشف به عمل می آید ! که کارلوس جزو افراد یا جنگ طلبهای سابقه دار گروه سپتامبر سیاه بوده که از خط مشی دانشجویان چپ اروپا بخاطر خرده بورژوا بودنشان ! راضی نمی باشد و تنها راه رسیدن به آرمانهایش که در فیلم کاملا آگاهانه و عامدانه به مسئله فلسطین محدود شده است را در براه انداختن نبرد مسلحانه و ترور و آدمکشی میداند ، در واقع سیمایی که کارگردان از کارلوس ترسیم مینماید ، فردی لاابالی و بی رحم ، خشونت طلب و مغرور ، پلی بوی یا زن باز و هوسران میباشد و این ترور شخصیت را در حتی میتوان از لابلای نوشته های سایت ظاهرا بی طرف ویکی پدیا هم پیدا نمود ، سایت مذکور در تعریف کارلوس نوشته است : ایلیچ رامیرز سانچز (به اسپانیایی: Ilich Ramírez Sánchez) معروف به کارلوس شُغال (زاده ۱۲ اکتبر ۱۹۴۹ یا ۱۳۲۸ در ونزوئلا) آدمکش و مزدور جنگی و «انقلابی حرفه‌ای» مارکسیست بود .
در ادامه کارلوس و آندره ( نماینده جبهه آزادیبخش فلسطین در اروپا ) با هم آشنا شده و کارلوس بعنوان یک عاشق خشونت اولین هدیه اش را که یک کلت کمری میباشد از دستان آندره دریافت کرده  و در اولین فرصت سراغ ژوزف ادوارد سیف ( دستیار رییس فدراسیون صهیونیستی و مدیر غولهای اقتصادی مارکس اند اسپنسر ) میرود تا به زعم فیلم ، صهیونیستها را قربانیان دایمی ترور و خشونت معرفی نماید ! بعد از آن و در جریان صحبتهای کارلوس با اولین دوست دخترش ! علاوه بر نشان دادن فقر تئوریک کارلوس به بیننده ، کمبود شخصیتش هم بعنوان یک نفر جویای نام  برهمگان آشکار شده تا جایی که اعلام میکند : از این به بعد اسم کارلوس را زیاد خواهید شنید ! و برای اثبات حرفهایش ، مکان نامشخصی را منفجر میکند که کارگردان به مصداق سنگ مفت ، گنجشک مفت آنرا هم پای کارلوس گذاشته است و لرد جانز هم طبق معمول دولتهای غربی ، انفجار بمب را به گروههای تروریست عربی الصاق می نماید ، سیاستی که الان هم سعی بر آن دارد تا کشورهای شرقی را مسئول بمب گذاریها و جنایت معرفی نموده و طبق آن همیشه میتوان رد پای توطئه و جنایت را در کشورهای در حال توسعه ( غیر مدرن ) و لاجرم بی رحم و بوشمن ! مشاهده نمود و هم اینک اسلام سیاسی نقش این غول بی شاخ و دم را برایشان بازی میکند . در ادامه و بعد از به تصویر کشیدن یک شوی کاملا سکسی از کارلوس و زندگی خصوصیش ، سرو کله پلیس مخفی های سازمان جاسوسی مخوف فرانسه پیدا میشود که طبق معمول پلیسهای جوراجور بورژوازی مشغول پرسه زدن و آزار و اذیت اقشار مختلف جامعه میباشند و در یکی از این گشت زدنهایشان ! پس از دستگیر کردن یکی از اعضای ارتش سرخ ژاپن ، کار دست خود و دولتشان داده تا جایی که بعد از تمکین نمودن به تمامی خواسته های ارتش سرخ در جریان اشغال سفارتشان در هلند ، با کلی مکافات خود را از دست این گروه انقلابی خلاص میکنند ، البته نکته قابل توجه در این مسئله متهم کردن مجدد گروههای فلسطینی به تحریک و برنامه ریزی برای تصرف سفارت فرانسه در هلند میباشد و گویا چریکهای ارتش سرخ بدون کمک رفقای فلسطینی موفق به این کار نمی شدند در حالی که ارتش سرخ ژاپن سوابق و تجربیات زیادی در مبارزه نظامی علیه دولتهای سرمایه داشته وتاریخ معاصر مشحون از جانفشانی های این گروه انقلابی میباشد ، نکته دیگر تهدید به قتل نمودن فعال دستگیر شده ارتش سرخ ژاپن توسط کمیسر جین هیرانز ، مدیر واحد ضد تروریسم ! سازمان جاسوسی فرانسه  میباشد که در داخل هواپیما و از سر ناچاری و عجز ، میگوید : بنا بر دستور ژاک شیراک ، نخست وزیر میتوانم کله ات را متلاشی نمایم ! بله ، همان ژاک شیراک بی شعوری که چند سال پیش هم قلب تهران را به حمله اتمی تهدید نمود و بعنوان یادگاری از آخرین روزهای زمامداری سیاهش ، این جمله کاملا دمکراتیک ! را برای مردم ایران بر جای گذاشت و جای دارد که آن را به حافظه تاریخی بلند مدتمان بسپاریم .
بعد از اتمام ماجراهای مربوط به تصرف سفارت فرانسه در هلند ، کارگردان دمکرات ما ! بعنوان میان پرده ، یکی دیگر از بی شمار داستانهای سکسی کارلوس را به تصویر کشیده و در ادامه پای رفقای کمونیست آلمان را هم به فیلم باز میکند که به تحریک کارلوس و آندره ، اقدام به حملات موشکی علیه هواپیماهای خطوط هوایی رژیم صهیونیستی نموده و در دفعه دوم  و بعد از ناکام شدنشان اقدام به گروگانگیری زن و بچه های بی گناه و مخفی شدن در داخل دستشوییهای ! سالن فرودگاه میکنند و دولت هم برای جلوگیری از کشته شدن گروگانها ! تسلیم خواسته هایشان میگردد ، در ادامه فیلم ، میان پرده سکسی _ نظامی کارلوس با معشوقه اش طبق معمول خستگیهای ناشی از دروغگوییهای کارگردان در ذهن بیننده را از بین برده و وارد مراحل بعدی فیلم میشویم که حاکی از دستگیری و شکنجه شدن آندره در فرودگاه بیروت میباشد ، نکته قابل تأمل در این بخش از فیلم اینست که کارگردان با وجدان ، سعی در محدود کردن شکنجه به کشورهای شرقی نموده و اصل ممنوعیت شکنجه ! در دمکراسیهای غربی را ولو در دهه های شصت و هفتاد میلادی و حتی در موارد اضطراری همچون جلوگیری از به اصلاح حملات تروریستی را  یک اصل مقدس و غیر قابل ابطال معرفی میکند و بدینوسیله بانیان شکنجه نوع مدرن در دنیا را همراه گوانتانامو و دیگر زندانهای زیر زمینی تبرئه مینماید در حالی که بنابر اسناد تاریخی آندره را بعد از دستگیر نمودن در فرانسه زیر شدیدترین شکنجه های قرون وسطایی برده و عاقبت هم در جریان شکنجه  در داخل زندان و نه آنگونه که سناریوی فیلم میگوید او را میکشند و قتل آنرا به عنوان یک خائن به گردن کارلوس می اندازند ، البته ناگفته نماند که مدیر واحد ضد تروریسم سازمان اطلاعات فرانسه دارای شخصیتی بسیار مهربان و آرام میباشد که حتی به پلیس زیر دستش اجازه نمی دهد که برای رفتن به مأموریت دستگیری کارلوس ، اسلحه کمری اش را بردارد و به او میگوید : لازم نیست اسلحه با خودت بیاوری ، یک مأموریت ساده است و از آنجا بر میگردیم به خانه هایمان ! ظاهرا کارگردان فیلم ، پند و اندرزهای گوبلز نازی را با گوش جان به خاطر سپرده و تا توانسته دروغهای بزرگتری را به تصویر در آورده است ! بهرحال آنگونه که در روایات آمده ، تعداد زیادی پلیس به مخفیگاه کارلوس حمله کرده و بعد از محاصره ایشان ، تیراندازی شروع میشود که دست آخر سازمان جاسوسی فرانسه یکی از بزرگترین ضربه های تاریخ سیاهش را متحمل شده و دست از پا درازتر به پایگاهشان بر میگردند و به عنوان انتقام ، آندره را زیر شکنجه میکشند .
بعد از کشتن پلیسها ، کارلوس مجبور به ترک اروپا شده و به یمن جنوبی که آنزمان در دست سوسیالیستها بود رفته و در آنجاست که بزرگترین دروغ فیلم یعنی دست داشتن صدام معدوم در ماجرای به گروگان گرفتن وزرای نفت کشورهای اوپک ، قلم میخورد ، داستان از این قرار است که گویا ودیع حداد ، رهبر وقت جبهه آزادیبخش فلسطین ، بعنوان یک سرباز جان برکف پیش صدام رفته و به ایشان پیشنهاد انجام عملیاتهای گوناگون را میدهد و در ادامه صدام از آنها میخواهد که وزرای نفت اوپک را به گروگان گرفته و بعد از کشتن وزیر نفت عربستان سعودی که با افزایش قیمت جهانی نفت مخالفت کرده و جمشید آموزگار بعنوان وزر نفت کشور متخاصم ، ایران ، بقیه را در ازای پول آزاد کنند ، کنفرانش سران اوپک در وین شروع میشود و وزیر نفت عراق مقادیر قابل توجهی اسلحه همراه هواپیمای خودش و حتی بدون جاسازی کردنشان ، به وین میبرد و آنجا تحویل کارلوس میدهند و قسمت اول فیلم به پایان میرسد .
هر چند کارلوس فیلم زندگینامه خویش را ندیده است ولی از طریق وکیلش توانسته به فیلمنامه دسترسی پیدا کرده و در واکنش گفته است که : با خواندن فیلمنامه به موارد زیادی از تحریف تاریخ و دروغ در شخصیت پردازی پی بردم ، در فیلم گفته شده که انیس نقاش از طرف صدام حسین دستورعملیات علیه وزرای اوپک را به من ابلاغ نموده است و این واقعا شرم آور است ، چرا که در آنزمان صدام عددی نبود که اینچنین عملیات بزرگی را طراحی نموده و تازه به ما هم که هیچ ربطی به دولت عراق نداشته ایم ، ابلاغ هم نماید ، آیا کارگردان فیلم این موضوع را از انیس نقاش پرسیده است ؟ او همچنین نشان دادن چهره ای عصبی و آدمکش را از نیروهای تحت رهبری اش که با سلاحهایشان مردم بی گناه را تهدید میکنند ، خنده داردانسته و اضافه نموده که اتفاقات به آن سادگی و بی رحمی که کارگردان به تصویر کشیده ، اتفاق نمی افتاند و مردان من چریکهایی کاملا انقلابی و حرفه ای بودند که پلیس و دلتهای سرمایه را به زانو در آوردند ، وکیل کارلس هم شکوائیه ای به دادگاه تقدیم نموده و از کارگردان فیلم بخاطر ترور شخصیت و تحریف حقایق شکایت نموده است .
کارلوس سالها در لیست بزرگ‌ترین فراریان تحت تعقیب در جهان قرار داشت. وی در ۱۹۹۳ در کشور آفریقایی سودان و طی یک معامله سیاسی بین دولت سودان و فرانسه دستگیر و به فرانسه منتقل شد. دادگاه محاکمه او یکی از جنجالی‌ترین دادگاه‌های اواخر قرن بیستم بود . دادگاه او در سکوت کامل رسانه‌های خبری فرانسه برگزار شد. او دادگاه خود را «مزخرف و چرند» خواند و گفت مقامات فرانسه حق ندارند از او بازجویی و او را محاکمه کنند زیرا او را به صورت غیرقانونی در در سودان دستگیر و به فرانسه منتقل کرده اند. او مدعی شد: آنها مرا به گروگان گرفتند .
هنگامی که در دادگاه پاریس محاکمه می‌شد مشت خود را به علامت وحدت گره کرد و به سوی تماشاگران حاضر در دادگاه بازگشت...کارلوس در آخرین دفاع خود گفت: من یک انقلابی هستم و تا پایان عمر خود یک انقلابی خواهم ماند. و هر مبارزه‌ای که کردم برای خودم نبود بلکه برای نجات مردم تحت ستم و علیه زورگویان و استثمارگران و به منظور تضعیف آن‌ها بوده‌است...مبارزه من یک مبارز سیاسی بوده مبارزه‌ای که با هدف خدمت به محرومان صورت می‌گرفت. بنابراین یک زندانی سیاسی هستم و برای عقیده‌ام محاکه می‌شوم... من عاشق انقلاب برای تامین سعادت مردم هستم. من عاشق تامین عدالت برای مردم تحت ستم هستم و برای عقیده‌ام محاکمه می‌شوم.کارلوس هنگام خروج از دادگاه شعار زنده باد انقلاب سر داد و گفت : با قرار دادن جسم من در زندان ، فکر مرا نمی‌توانند در بند بکشند...
پارسال هوگو چاوز در دیدار با محمود عباس اعلام نمودند : کارلوس، سربازی در سازمان آزادیبخش فلسطین و نماینده همه ما در مبارزه برای آزادی مردم فلسطین بوده است. رئیس جمهور ونزوئلا با اعلام اینکه کارلوس یک مبارز و انقلابی است ، می افزاید به وی لقب شغال دادند تا وی را بی آبرو کنند ولی وی یک نیروی انقلابی است.
چاوز با اعلام اینکه کارلوس به ناحق در فرانسه به زندان محکوم شده و پلیس این کشور وی را به گروگان گرفته است، جنجالی در روابط فرانسه- ونزوئلا به پا کرد. دولت فرانسه با احضار سفیر ونزوئلا و درخواست برای توضیحات این کشور، به این سخنان واکنش نشان داد.

داونلود فیلم کارلوس ، قسمت اول با زیر نویس فارسی از لینک زیر :
   
داونلود فایل زیرنویس بصورت جداگانه 
      farsisubtitle.com/downloads/index.php?act=view&id=26124               
داونلود هر سه قسمت فیلم کارلوس از یک تورنت
  isohunt.com/torrent_details/190222965/Carlos+%282010%E2%80%93+%29?tab                           

۱ نظر:

ناشناس گفت...

بچه جان هرچیزی رو با چیز دیگه قاطی نکن یاد بگیر واقعیات رو ببینی سیاسیت چه دینی چه سوسیالیستی چه مارکسیستی و لیبرالیستی و دینی و ... همه کثیفه و از فلسفه برای منافع شخصی و قدرت استفاده شده در ضمن بعد از رفتن به حدود 7 کشور کمونیستی کاملا موافقم که فرهنگشون با بی بندو باری و سکس همراه هستش پس خواهشن چون با سرمایه داری مخالفی از آدم کثیفی مثل کارلوس حمایت نکن و واقعیات رو ببین